خانم نوری زاد محترم , در ذهنم نیست که شما رو در چند صعود معدودی که با دامون داشتم زیارت کرده باشم . از حوصله شما در خواندن دل نوشته ام تشکر می کنم. هر چند به امیدواری شما چندان امیدی ندارم . سربلند و موفق باشید .
از اینکه خواندن یک مصاحبه دلیلی برای دلتنگی میشود بسیار بسیار خوشحال کننده است و سپاس از شما به خاطر بیان احساسات زیبایتان و ممنون از اینکه همچنان به یاد دامون هستید و امیدواریم به زودی شاهد حضور شما در صحنه ی کوهستان باشیم.
من غایب ترین عضو گروه هستم ! عضوی رسمی با شماره عضویت 28 . اولین گام هایم در کنار شما به چند سال پیش برمیگرده . همنوردی کم حرف ؛ جدی و با نیروی دافعه در اطراف خودش . همنوردی که اولین توجه دیگران رو به خودش با اسم " دامون " جلب کرد ؛ در ارتفاعات رستم آباد خودش رو با اعتراض به سرپرست صعود , در سبلان با انتقاد بدون انعطاف به نحوه صعود و در مجمع عمومی و سالانه دامون با اعتراض های پی در پی ؛عنوان ناراحت ترین عضو گروه رو به خودش گرفت . کوهستان برایش جذابیت نداشت و حتی آشنایی های تازه هم نتوانست برایش انگیز های شود در اینکه کوهستان را کمی دوست بدارد . پس دویدن به تنهایی در کنار ساحل را به بودن با همنوردانش در هوای کوهستان ترجیح داد . در تنهایی دویدن و فکر کردن را به خواندن سرودهای کوهستان در کنار دیگران ترجیح داد . این غایب ترین عضو گروه از آن دوران یکی دو تا دوست برایش باقی ماند و تعدادی آشنایی کم رنگ و برخی غریبی های پر رنگ . بهانه شد . خواندن یک مصاحبه بهانه ای شد برای اینکه بگویم غایب ترین عضو گروه دلش برای همه شما تنگ شده است و برای دویدن در کنار ساحل.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا